-->
             
 
             ....مردونه 
!!! محلی برای درد دلهای مردونه دور از چشم خانومها
 
     

 :دوستان  

Arzyabi..

اراضی اشغالی
!!چرنديات

آخر دشمنها


پينکلفلويديش



:دشمنان
  

زن نوشت

خورشید خانم

 

Thursday, February 13, 2003

يك مرد ديگه هم به جمع مردونه ما اضافه شد! :


آقا ما هم اومديم قاطی مردا...

آرره... داشتم میگوفتم، من بيميرم،تو بيميری...
آخ پاک يادم رفته بود آقامون گفته لاطی ننويسيد!
خب...
من اومدم عضو مردونه شدم که به اين زنهای ضعيف و فلان فلان شده...
آخ پاک يادم رفته بود آقامون گفته به زنها فحش ندين !
خب...
يه روز يه ترکه می ره پيش يه رشتيه...
آخ پاک يادم رفته بود آقامون گفته [...] ننويسيد!
خب...
آره برادر گوش کن ببين چی بهت می گم، ديگه با اين پسره گور به گور شده نگرد...پيف پيف پيف بو می ده، الهی سر تخته بشورنش...الهی مجبور شه بره بادمجون حلقه حلقه کنه...
(صدای آقامون:) به به، به به، چشمم روشن، اينا رو تو وبلاگ حموم زنونه بايد می نوشتی، نه مردونه با اين ابهت و اين جور صحبتا...
خب...الان فهميدم...

شش نکته برای مرد بودن:
1) سيبيل؛
2) گردن کلفت؛
3) شکم در حد حاجی بازاری؛
4) کلاه شاپو؛
5) تسبيح شامقصود اصل؛
6) يک ماشين: حداقل پژو جی.ال.ايکس

البته لازم به ذکره که قبلا اين نکات 10تا بوده:

7) غيرت؛
8) مرام و معرفت؛
9) لوطی گری؛
10) صفا و صميميت و عقش؛
که الان، در حال حاضر به خاطر رفاه حال هموطنان عزيز، چندتا از اين شروط دست و پاگير رو حذف کرديم تا اين شرايط در همه جای ايران قابل استفاده باشه!!!!


سامان سيف‌اللهي




Tuesday, February 11, 2003


حکایت داش اسمال و حوریان
اینترنتی!



همچین امروز کله ظهری پاشدم از خواب یه دهن دره ای کشیدم و صدتا نفرین به این زندگی کردم و کامپیوتر لکندی رو روشن کردم. به خودم گفتم داش اسمال تف به این روزگار که دور و برت یه ضعیفه هم نیسس کمی اذیتش کنی. خولاصه داشتیم غور می کردیم توی اینترنت ننه مرده, یهو دیدیم زااااااااااااااااااااارت. یه عنصر خائن معلوم الحال پیدا شده میون جماعت مردون ایرونی. آخه نوید بی غیرت, این بود رسم رفاقت. گفتیم این یکی دیگه مردونگی حالیشه. ببین رفته چه دکون بازاری باز کرده واس خودش.


حکایت ازین قراره که این جوجه لات بی خطر که خیلی هم ریز می بینمش پاشده رفته یه دونه از این عکاس خونه های سوسولی زده چی بهش میگن آهان گالری! بعد 2 قسمتش کرده. یه قسمت که مال حوریا و ضعیفه هاس و یه قسمت هم واسه مردای خوش هیکل ایرونی مثل حاجیت. داش اسمال گفت بینیم اول حوریا در چه حالن که خیلی گشنم بودجون شوما!

اولی
رو دیدم گفتم ماشاالله,

دومی
رو دیدم گفتم استغفرالله, سومی رو که دیدم داد زدم اصغر یه کتی برفست پری بلنده رو بیاد بالا که بد گشنمون شد! ولی یه سری چرخوندم و دستی به سبیل حنابستم زدم و گفتم داش اسمال گذشت اون دورون قدیم که تو کاباره ها عرق سگی می نداختی بالا و کلی ضعیفه ایرونی و ازبک و روسی دورت بود. زمونه فعلا تر زده بهت. بشین سر جات که هیچ خبری نیس.


بی خیل. گفتیم گور بابای گشنگی حالا بریم ببینیم مرداش چطورن که یهو خعـــــــــــــــلی جون شما اوضام ریخ بهم. یه ضعیفه پاشده رفته یه عکس ازین جماعت سیاه سوخته ها انداخته اونجا گفته بیاین اینم مرد زیبا. اون وخ این به جهنم, صاحب سایتم که یه بچه سوسول اتو کشیدس طرفداری کرده. ای بی مرام, ای نامرد. اینه رسم مروت و مردونگی نالوطی. به جون خودم اگه ایرون بودم شکمت رو سفره می کرم. حالا چهارتا حوری دیدی دست و پات لرزید. ولی دیدم نه بابا بی خیار؛ این حرفا این دوره زمونه صنارم بارش نمی کنن. داش اسمال طرفش مردای زن ذلیل بی بخارن مثل همین پیام چرندیاتی که نوچه هام فوتش کنن رفته لای دست اجدادش!


حالا هرچی مرد که داره اینجا رو می خونه, میره اقلا سه تا عکس خوشکل و مامانی میگذاره اون جا که این جماعت ضعیفه فکر نکنن که خیلی خبره. اسمال می خواست عکس جوونیاش رو بذاره که هیپی بود و بر و رویی داشت ولی دید خوبیت نداره. پیش در و همسایه آبرو داریم داشِ من. خولاصه اینکه به جون ننه چنگیر خان مغول بینم تا آخر همین هفته کسی چیزی نرفستاده رو خط, آب روغن قاطی می کنم خفن.
برم که خیلی گشنمه. عکسا رو دیدم بدجور هوس رون و سینه کردم. اما دریغ از یه دونه مرغ تو یخچال. بریم همون تخم مرغمون رو بخوریم. منت ضعیفه هم نمیکشیم.

به سلومتی داش اسمال و هر چی لوطیه.

اسمال گاوکش( پژمان سابق )


پانوشت: متاسفانه به بقیه که میرسه هیچ کسی چیزی نمی گه, به من که می رسه نمی دونم چرا این آقایون زی زی حساس میشن. این متن مسلما طنزه. این متن هیچ گونه مساله غیر شرعی نداره. اگه فکر نادرست کردین برید مختون رو با وایتکس پاکسان بشورید که بعضی از مخ ها رو جدا باید با وایتکس شست!